من بدونِ تو تونستم زندگی کنم
تونستم نفس بکشم
بدونِ تو می‌خوابم
غذا می‌خورم
ورزش می‌کنم
کار می‌کنم
حتی موهامو کوتاه تر کردم
من بدونِ تو شاید حالِ بهتری داشته باشم 
شاید گردش و تفریح برم
شاید با دوستام سفر برم
شاید به خودم برسم
آرایش کنم
موزیک گوش کنم
شاید اصلا با کسِ دیگه ای آشنا شم
شاید واقعا خوشبخت باشم
اصلا بدونِ تو شاید همه چیز عالی باشه.
ولی بدونِ تو نه غذا، غذاست، نه خواب خوابه، نه موزیک و نه سفر.
بدونِ تو شاید همه یِ اینکارها رو بکنم ولی دیگه عاشق نیستم.
بدونِ تو دیگه با هیچ کس نفس نمی‌کشم و بغضمو قورت میدم.
حسی که با تو داشتم، بدونِ تو یا با کس دیگه، تجربه نخواهم کرد.
و این آزار دهنده است.
به قولِ خودت دو چیز نابودم کرد: ذوقِ اولین بغل و بغضِ آخرین بغل.
که تو اونو از من دریغ کردی و این پاییز هم بدونِ تو می‌گذره.
اون کوچه هایِ خاطره رو تنها قدم می‌زنم.
حیف شد که بی خداحافظی رفتی.
برایِ تنها عشقِ زندگی ام. 

بدونِ ,شاید ,دیگه عاشق منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عرشه فولادی ابتکاربنا دیالکتیک تنهایی سیم و کابل سیمند کابل پروازِ شماره بیست و ششم دانلود فیلم جدید